شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی،
آوای تو میخواندم از لایتناهی،
آوای تو میآردم از شوق به پرواز.
شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی،
امواج نوای تو به من میرسد از دور،
دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی،
وین شعله که با هر نفسم میجهد از جان،
خوش میدهد از گرمی این شوق گواهی.
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست،
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی.
ای عشق تو را دارم و دارای جهانم،
همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی...
نظرات شما عزیزان:
مریم 

ساعت1:23---27 مهر 1391
سلام
من اومدم پست جدید نبود....
اشکالی نداره همین حال شما خوب باشه واسه ما کافیه!
پاسخ:اتفاقا خوب نیس ممنون که اومدید
من اومدم پست جدید نبود....
اشکالی نداره همین حال شما خوب باشه واسه ما کافیه!
پاسخ:اتفاقا خوب نیس ممنون که اومدید
مریم 

ساعت22:10---13 مهر 1391
سلام
متن شما که مثه همیشه عالی بود
پاسخ:مث همیشه بهم لطف داری
بله میرم
متن شما که مثه همیشه عالی بود